ساخت قطب نما (83 سال قبل از ميلاد)
استعداد کودکان نابينا در موسيقي
جهان چگونه متولد شد؟
شکستن ديوار صوتي يعني چه؟
آهنربايي كره زمين
سکسکه ، علل و درمان
ساخت قطب نما (83 سال قبل از ميلاد)
قطب نماي مغناطيسي که وسيله اي است براي يافتن جهت رو به شمال در موقع جهت يابي اصولا يک عقربه مغناطيسي است که در جعبه اي آويزان بوده و مي تواند آزادانه روي محوري بچرخد عقربه با محور شمال جنوب ميدان مغناطيسي زمين همراستا مي شود.
کشف اينکه عقربه مغناطيسي همواره در امتداد شمال جنوب قرار مي گيرد در چين اتفاق افتاد و در کتاب لوون هنگ توضيح داده شده است. در قرن نهم هعم قطب نماهاي با عقربه شناور و هم قطب نماهاي با عقربه چرخان که امروزه مي شناسيم توسط چيني ها توسعه يافته اند دريانوردان ايراني اين قطب نما ها را از چيني ها به دست آوردند و بعضي از آنها را با ونيزي ها معامله کردند.
در سال 1187 نويسنده انگليسي الکساندر نکام ( 1217 تا 1157 ) توصيف مي کند که در کشتي نشانه اي وجود داشت که مي توانست حتي وقتي که ستاره قطبي زير آبرها پنهان بود مسير مورد تعقيب را شنان دهد.
قطب نماي ژيرسکوپي در سال 1905 در آمريکا توسط آلمرآمبروز اسپري (1860 تا 1930 ) اختراع شد و اکنون وسيله اي عادي در هواپيما و کشتيها در درياست اين وسيله خيلي مهم از اندازه حرکت زاويه اي ژيروسکوپ با نيروي حاصل از دوران زمين براي نگهداري جهتگيري محور چرخش استفاده مي کند و بنابراين يک مرجع جهتدار پايدار حاصل مي شود.
قطب نما که توسط چيني ها توسعه يافت به دريانوردان امکان مي دهد تا به دقت در شرايط ابري کشتيراني کنند.
استعداد کودکان نابينا در موسيقي
تازه ترين تحقيقات نشان مي دهد کودکاني که در سنين بسيار پايين بينايي خود را از دست مي دهند استعداد موسيقي پيدا مي کنند که به طور مشهودي بهتر از ديگر همسالان بيناي آنها است. دانشمندان از مدت ها قبل مي دانستند نابينايان بهتر از همسالان بيناي خود مي توانند با کمک صدا موقعيت خود را تشخيص دهند اکنون دانشمندان دانشگاه کانادا در مونترال دريافته اند نابينايان 10 بار بهتر از افراد بينا تغييرات زير و بم صدا ها را تشخيص مي دهند اما اين به شرطي است که قبل از دو سالگي بينايي خود را از دست بدهند. پاسکال بلين سرپرست اين تحقيق مي گويد اين تحقيق ثابت مي کند نابينايان در تشخيط زير و بمي صدا بهتر از افراد طبيعي و بينا عمل مي کنند شماري از موسيقي دانان بزرگ نابينا هستند و بسياري از کساني که پيانو کوک مي کنند نيز نابينا هستند. اما تا قبل از انجام تحقيق شواهد زيادي براي اثبات توانايي بهتر نابينايان در زمينه موسيقي وجود نداشت. محققان هيچ تفاوتي در تشخيص تغييرات زير و بم صدا بين افراد بينا و کساني که در سنين بالاتر نابينا شده اند نيافتند. محققان دريافتند برتري استعداد موسيقي با سن بروز نابينايي مرتبط است. فقط کساني که قبل از دو سالگي بينايي خود را از دست داده اند استعداد بهتري در اين زمينه نشان مي دهند اما کساني که بعد از پنج سالگي دچار نابينايي شدند تفاوت چنداني با سايرين نداشتند.
نتايج اين مطالعه در مجله علمي نيچر به چاپ رسيده است. اين تحقيق تفاوت بين نابينايان و بينايان را ناشي از انعطاف پذيري مغز در دوران کودکي مي داند در اين دوران مهم مغز نوزاد همانند اسفنج است. و همه نوع محرکي را دريافت مي کند اين تحقيقات نشان مي دهد بخشي از مغز که تصاوير را دريافت مي کند در صورتي که اطلاعاتي را دريافت نکند براي تقويت ساير بخش ها تخصيص مي يابد. زماني که اين افراد نابينا مي شوند بخشي از مغزشان که براي پردازش الاعات ديداري مورد استفاده قرار مي گيرد براي انجام وظايف ديگري به خصوص اطلاعات شنيداري تحت سازمان دهي مجدد قرار مي گيرند. هرچه اين سازمان دهي محدد زودتر انجام شود کارايي بيشتري خواهد داشت.
جهان چگونه متولد شد؟
با وجود پيشرفتهاي شگرفي که در زمينه هاي گوناگون دانش و فلسفه نصيب ما شده است بايد اقرار کنيم که هنوز از چگونگي جهان آغازين و پيدايش آن چيزي نمي دانيم!
بر اساس اطلاعات به دست آمده از فضا عمر جهان چيزي در حدود ?? ميليارد سال تخمين زده ميشود و دانشمندان تصور مي کنند که کل جهان هستي به طور کاملا ناگهاني و در پي يک انفجار بزرگ به نام BIG BANG پديد آمده است.
در اين نظريه گفته شده است که در ابتدا جهاني وجود نداشت به جز يک نقطه ي بسيار کوچک که درون آن نقطه ذراتي بي نهايت ريز در حال چرخش بودند.اين ذرات حتي از الکترون هم کوچک تر و ساده تر بودند و با سرعت زيادي در حال حرکت و انقباض بودند.بر اثر انقباض بيش از اندازه ي اين ذرات دماي نقطه ي کوچک بسيار بالا رفت تا جايي که ديگر نمي توانست گرما را تحمل کند و از اين رو ناگهان منفجر شد. و ذرات ريز و گازهاي موجود در آن با سرعت بسيار زياد در فضا منتشر شدند و کهکشانها و ستارگان و سپس سيارات را تشکيل دادند.
در قرآن نيز خداوند به انفجار بزرگ اشاره مي کند و مي فرمايد:
آيا کافران نديدند که آسمانها و زمين بسته بود و ما آنها را بشکافتيم؟{سوره انبياء آيه ??}
اين آيه ي زيبا که به شکافته شدن يک هسته و تشکيل جهاني عظيم اشاره دارد مي تواند ما را بر اين نظريه استوارتر گرداند که جهان در ابتدا ذرهاي بيش نبود همانطور که خود بشر نيز از ذره اي ناچيز خلق مي شود.
اما چيزي که تا کنون مجهول مانده است دليل وقوع اين انفجار عظيم است که چرا ذرات منقبض شدند و سپس منفجر گشتند؟ به عبارت ديگر چنانچه پيدايش جهان را به انفجار بزرگ منوط بدانيم اين پرسش مطرح مي شود که وضعيت جهان قبل از انفجار چگونه بوده است؟ شايد تنها پاسخي که به اين پرسش بتوان داد اين است که جهان هميشه وجود داشته و نيستي در عالم افلاک مفهومي ندارد که البته مي توان در اين نظريه ترديد داشت.
بر همين اساس در سال ???? ميلادي نظريه اي تحت عنوان آفرينش مداوم يا Continuos Creation به وسيله ي چندين دانشمند ارائه گرديد.
اين نظريه عنوان ميکند که جهان کنوني از بازمانده هاي کهکشان هاي پيرتر در زمان بسيار گذشته تشکيل شده است اما به مرور زمان در اين نظريه نارسايي هايي يافت شد به طوريکه اکنون مردود شمرده مي شود و به جاي آن منطق قابل قبولتري ارائه شده است به نام نظريه جهان نوسان کننده يا Oscillating Universe.
اين نظريه معتقد است که حالت انبساط کنوني جهان در آينده به انقباض تبديل خواهد شد و تمام مواد تشکيل دهنده جهان دوباره گرد هم جمع خواهند شد که مقدمات انفجار بزرگ ديگري را فراهم سازند!
همانطور که مي دانيد هابل دانشمند سرشناس با مطالعه ي ذرات عالم متوجه شد که تمام اجزاي جهان حتي خود زمين و منظومه شمسي و تمام کهکشانها در حال دور شدن از يکديگر هستند و بر اين اساس اعلام نمود که دليل اين دور شدن ذرات نيرويي است که از زمان انفجار بزرگ تا به حال در جهان باقي مانده است و تا ابد نيز اين روند انبساط جهان ادامه خواهد داشت به اين معني که در چند ميليون سال آينده فاصله ي زمين از ساير سيارات بيش از مقدار کنوني خواهد بود و همه چيز کاملا تغيير خواهد کرد.اما اين انبساط تا چه زماني ادامه دارد؟ آنقدر که جهان محو و نابود شود؟ آيا پس از مدتي اين انبساط متوقف خواهد شد؟
نظريات متعددي در اين باره وجود دارد. عده اي از دانشمندان معتقدند که جهان در آينده منقبض و کوچک خواهد شد که اين امر ميلياردها سال طول خواهد کشيد و عده اي ديگر بر اين باورند که جهان به انبساط خود ادامه خواهد داد تا روزي که خدا بخواهد.
شکستن ديوار صوتي يعني چه؟
براي توضيح درباره آنچه هنگام شکستن ديوار صوتي روي مي دهد، ابتدا بايد به صوت به چشم موجي با سرعت انتشار محدود نگاه کرد. همه شما با اثرات ناشي از محدود و نسبتا کم بودن سرعت صوت آشنايي داريد؛ بازتاب صدا در کوه، تاخير زماني در شنيدن صداي بلندگوهايي که يک چيز را پخش مي کنند و شنيدن صداي رعد پس از ديدن برق. در سطح دريا و دماي 22درجه، امواج صوتي با سرعت 345متر بر ثانيه يا 1240کيلومتر در ساعت منتشر مي شوند. هر چه دما و فشار کاهش يابد، سرعت صوت کم مي شود، به طوري که براي هواپيمايي در ارتفاع 35هزار پايي - جايي که دما 54- درجه است سرعت صوت به 295متر در ثانيه يا 1060کيلومتر در ساعت مي رسد. حالا يک منبع صوتي را تصور کنيد که يک پالس در ثانيه در فضا پخش مي کند. اين پالسها را مي توان به صورت پوسته هاي کروي از هواي پرفشار که با سرعت صوت بزرگ مي شوند و صوت را منتشر مي کنند تصور کرد (درست مانند دايره هاي ايجاد شده در سطح آب پس از پرتاب يک سنگ) به اين کره ها جبهه هاي موج مي گوييم. اگر چشمه ساکن باشد، اين کره ها، مانند دايره هاي آب هم مرکز خواهند بود ؛ اما اگر منبع شروع به حرکت کند، اين کره ها را در جهت حرکتش جابه جا خواهد کرد. به طوري که فاصله کره ها از هم در يک طرف (در جهت حرکت) کمتر و در طرف مقابل بيشتر خواهد شد. (با رسم شکل اين مطلب را خواهيد ديد). مقدار اين جابه جايي بستگي به سرعت منبع نسبت به سرعت انتشار صوت دارد. هر چه سرعت منبع بيشتر باشد، به جبهه هاي موجي که در هر لحظه توليد مي کند، نزديکتر شده و بنابراين فاصله جبهه ها در مقابل منبع کمتر و کمتر مي شود، تا اين که در سرعت صوت، منبع به موج صوتي خود مي رسد و با آن حرکت مي کند. به طوري که جبهه هاي کروي امواج توليد شده همگي مقابل منبع انباشته مي شوند. (مثل حلقه هاي تودرتو با شعاعهاي مختلف که در يک نقطه بر هم مماسند). از نظر فيزيکي جبهه هاي موج نشاندهنده تغييرات فشار هوا هستند و همين تغييرات فشار است که گوش ما آن را به صورت صدا مي شنود.
حالا تصور کنيد همه اين جبهه هاي موج پرفشار جلوي يک هواپيما که با سرعتي در آستانه سرعت صوت حرکت مي کند جمع شود. در اين صورت جبهه ها همديگر را تقويت مي کنند و يک موج فشار با دامنه بسيار زياد تشکيل مي دهند. اين موج، نيروي مقاومت هوا را زياد مي کند و باعث کاهش نيروي بالابر و دشواري کنترل هواپيما مي شود. وقتي سرعت هواپيما با افزايش توان از سرعت صوت پيشي مي گيرد، از اين سد و ديوار صوتي عبور مي کند و به اصطلاح ديوار صوتي را مي شکند. در اين حالت موج، دامنه تشکيل شده که به آن shock wave گفته مي شود در هوا منتشر مي شود و به زمين مي رسد. شدت موج رسيده به زمين به ارتفاع هواپيما و اندازه آن بستگي دارد. اگر هواپيما به قدر کافي به زمين نزديک باشد موج فشار مي تواند آنقدر قوي باشد که باعث شکستن شيشه ها، تخريب ساختمان هاي سست و يا کاهش شنوايي افراد شود. شکستن ديوار صوتي يا گذشتن از سرعت صوت، اولين بار در 14اکتبر 1947 و به وسيله چاک بيگر، خلبان نيروي هوايي امريکا با هواپيماي -X1 که به همين منظور ساخته شده بود اتفاق افتاد. امروزه بيشتر هواپيماهاي جنگنده براحتي از سرعت صوت مي گذرند، به طوري که سرعت بعضي مانند SR71 به 3600کيلومتر در ساعت 3برابر سرعت صوت مي رسد. اما تصوير بالا به شما امکان مي دهد که اين پديده صوتي را ببينيد! اين تصوير که به وسيله جان گي در جولاي 1999 گرفته شده است، يک فروند هواپيماي F18 هورنت را در حال عبور از ديوار صوتي بر فراز اقيانوس آرام نشان مي دهد. اشتباه نکنيد. ابرسفيد رنگ صدا نيست. در اطراف بالهاي هواپيما بخصوص در شرايط پرواز صوتي، مناطق کم فشار فراواني ايجاد مي شود. اگر هوا بخار آب زياد داشته باشد، فشار هواي پايين، آب موجود در هوا را متراکم مي کند و باعث ايجاد ابري از بخار در اطراف آن مي شود. وقتي هواپيما از ديوار صوتي عبور مي کند، هوا به طور موضعي با shock wave آشفته و بخار ناپديد مي شود. جان گي عکس را در لحظه اي که صداي غرش را شنيد، درست پيش از ناپديدشدن ابر، گرفته است.
آهنربايي كره زمين
با پيدايش آهنربا، پس از گذشت زمان كوتاهي پي بردند كه كره زمين نيز خاصيت آهنربايي دارد ؛ تا آنجا كه نام قطب هاي آهن ربا را را بر اساس نام قطب هاي زمين نام گذاري كردند.
به دنبال آن، براي اولين در سال 1600 ميلادي، توسط ? گيلبرت ? زمين به عنوان يك آهنرباي بزرگ معرفي شد.
براي دليل وجود خاصيت مغناطيسي در كره زمين، نظريه هاي متفاوتي از آغاز شناخت آن تا كنون، ارائه شده است و حتي بعضي مي گفتند، خاصيت مغناطيسي كره زمين، تحت تأثير كره هاي ديگر است. اما آخرين نظريه، اين خاصيت را به مواد مذاب داخل كره زمين مربوط مي داند.
خاصيت مغناطيسي كره زمين
يكي از ويژگي هاي مهم كره زمين، وجود خاصيت آهنربايي در آن است و مانند اين است كه درون كره زمين، آهنرباي بسيار بزرگي قرار داده شده است و تا كنون، نظريه هاي گو ناگوني براي علت آن ارائه شده است. آخرين نظريه اين است كه درون كره زمين، مواد مذاب در حال حركت وجود دارد و بيشتر اين مواد، از جنس آهن و نيكل هستند. هنگامي كه اين مواد حركت مي كنند، در اطراف جريان هاي الكتريكي ضعيفي به وجود مي آورند كه در مجموع، باعث مي شود كره زمين، خاصيت آهنربايي پيدا كند و در اطراف كره زمين، ميدان مغناطيسي به وجود مي آيد. ما روي آهنرباي بزرگي به نام ?زمين ? زندگي مي كنيم.
چندين سياره ديگر از سياره هاي منظومه شمسي نيز، ميدان مغناطيسي دارند كه از جمله آنها مي توان از عطارد و مشتري نام برد. اين خاصيت در خورشيد و بسياري ستاره هاي ديگر نيز ديده مي شود.
خاصيت مغناطيسي كره زمين، نقش بسيار مهمي در جهت يابي كشتي ها و هواپيماها دارد. شمال و جنوب مغناطيسي زمين ثابت نيست و در فاصله هاي زماني، به ميزان قابل ملاحظه اي تغيير مي كند.
زاويه انحراف
چنانچه به كمك عقربه مغناطيسي به طرف قطب شمال يا جنوب برويم، به قطب شمال و جنوب واقعي كره زمين نمي رسيم. علت اين است كه قطب شمال و جنوب جغرافيايي و مغناطيسي كره زمين، با هم يكي نيست ؛ يعني اينكه قطب شمال مغناطيسي زمين، درست روي قطب شمال جغرافيايي زمين قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافيايي و مغناطيسي زمين را توسط خطي فرضي به به نام ? محور ? به هم وصل كنيم، بين دو محور مغناطيسي و محور جغرافيايي زمين، زاويه اي ساخته مي شود كه به آن، زاويه انحراف گويند. اين زاويه، به مرور زمان، جزئي تغيير مي كند و ثابت نمي ماند، و اندازه آن در نقاط مختلف زمين متفاوت است. زاويه انحراف در جهت يابي هواپيماها و كشتي ها بسيار مهم است. هم اكنون قطب شمال مغناطيسي كره زمين، در شمال كانادا قرار دارد.
زاويه ميل
مطالعه مغناطيسي زمين، نشان مي دهد كه خط هاي ميدان مغناطيسي زمين افقي نيست و با سطح زمين زاويه اي مي سازد همچنين مي دانيم خاصيت مغناطيسي يك آهنربا در نقاط مختلف آن متفاوت است و در دو قطب آن، اين خاصيت بيشتر است. به همين ترتيب، خاصيت آهنربايي كره زمين در دو قطب بيشتر است. پس اگر يك عقربه مغناطيسي آزاد باشد تا بتواند در راستاي عمودي نيز حركت كند، نوك اين عقربه نزديك قطب ها به زمين متمايل مي شود و در خط استواي مغناطيسي عقربه، افقي قرار مي گيرد و در قطب ها، به عنوان مثال قطب شمال، نوك عقربه N آن، عمود بر سطح افقي خواهد شد. پس محور مغناطيسي عقربه هاي مغناطيسي در مكان هاي مختلف استوا تا قطب، نسبت به سطح افق تغيير كرده و زاويه اي با افق مي سازد ؛ اين زاويه را زاويه ميل گويند. پس زاويه ميل، زاويه اي است كه محور مغناطيسي عقربه با سطح افق مي سازد همچنين اين زاويه، در جهت يابي هواپيماها و كشتي ها نقش بسيار مهمي دارد ؛ در جغرافيا به اين زاويه، عرض جغرافيايي گويند.
كشف معدن هاي آهني زمين
مطالعه ميدان مغناطيسي زمين براي هدف هاي علمي و عملي، از اهميت به سزايي برخوردار است. وجود ميدان مغناطيس زمين، انجام پاره اي از بررسي هاي مهم ديگر را ميسر كرده است ؛ از آن جمله، مي توان از روش هاي اكتشاف و مطالعه ذخاير زمين نام برد. تحليل دقيق ميدان مغناطيسي زمين، وسيله توانمندي براي بررسي ذخاير معدني زمين است. در حال حاضر، جست و جوي مغناطيس سنجي، روش ژئوفيزيكي مهم و گسترده اي است كه براي اكتشاف و ذخاير معدني به كار مي رود.
در زمين، نواحي اي وجود دارد كه در آن جا كميت هاي مغناطيسي به طور ناگهاني تغيير مي كنند و مقاديري به خود مي گيرند كه با مقادير مربوط به محل هاي مجاور، تفاوت زيادي دارند تفاوت زياد كميت هاي مغناطيسي در اين ناحيه ها، ناشي از فشار توده بزرگي از سنگ آهن هاي مغناطيسي در زير سطح زمين است ؛ به همين دليل، مطالعه ناهنجاري هاي مغناطيسي، دانسته هاي باارزشي در مورد وجود و محل مخزن هاي سنگ هاي مغناطيسي ارائه مي دهد.
مين هاي دريايي
مواد مغناطيسي مانند آهن كه در ميدان مغناطيسي كره زمين قرار گرفته باشند. به مرور زمان، خاصيت مغناطيسي پيدا مي كنند ؛ مثلاً يك كشتي كه در آن آهن نيز به كار رفته است، به مرور زمان آهنربا مي شود. از اين خاصيت براي به دام انداختن آن استفاده مي شود.
عملكرد يك مين دريايي، به گونه اي است كه خاصيت آهنربايي كشتي بر آن اثر گذاشته و فرمان انفجار صادر مي شود.
در يك مين دريايي، عقربه اي مغناطيسي قرار داده اند كه هنگام عبور كشتي از بالاي آن، عقربه تحت تأثير قرار گرفته و مين از سطح زيرين دريا، به سطح دريا مي رسد و سپس منفجر مي شود. براي خنثي كردن اين مين ها دو روش وجود دارد.
الف ـ مغناطيس نيرومندي را با كابل هاي سيمي از زير هواپيما آويزان كرده و آن را نزديك سطح آب، حركت مي دهند. آهنرباي قوي روي مين ها اثر گذاشته و آنها را خنثي مي كند. گاهي كابل سيمي دايره شكل را به طور شناور روي سطح آب قرار مي دهند و جرياني را از آن مي گذرانند، كه بر اثر اين ميدان مغناطيسي يا جريان جريان ساز و كار، مين ها عمل كرده، بدون هيچ خسارتي منفجر مي شوند.
ب ـ حلقه هايي از سيم عايق شده را به كشتي وصل كنند و جرياني را از آنها مي گذرانند ؛ به طوري كه ميدان مغناطيسي اين جريان مساوي و در خلاف ميدان مغناطيسي كشتي كشتي ( كه يك مغناطيس دائمي است ) باشد. وقتي اين ميدان ها با هم تركيب شوند، يكديگر را خنثي مي كنند و كشتي بدون اين كه ساز و كار مين را به كار اندازند، از روي آن مي گذرد.
باستان شناسي مغناطيسي
ميدان مغناطيسي زمين، منظم و پايدار نيست ؛ بلكه با گذشت سال ها در يك محل معين، مقدار متوسط زاويه انحراف و ميل تغيير مي كند. اين انحراف محور مغناطيسي و در نتيجه، تغييرات زاويه انحراف و زاويه ميل در يك محل نسبت به زمان، شاخه جديدي را در باستان شناسي به نام باستانو مغناطيسي ايجاد كرده است كه توسط آن، عمر كوره ها، اجاق ها و آتشكده هاي قديمي تعيين مي شود. اساس كار، مبتني بر اين است كه بيشتر خاك رسهايي كه اين اجسام از آنها ساخته شده اند، حاوي مقدار كمي مواد مغناطيسي اند. سمتگيري اين مواد مغناطيسي، با گرم شدن در موقع استفاده عادي تثبيت شده است. با مقايسه جهت فعلي ميدان مغناطيسي زمين با جهت ميدان مغناطيسي اين مواد، مي توان قدمت باستاني تقريبي آن ها را تعيين كرد.
در مقياس طولاني تر زمان ( دوران زمين شناسي )، شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد محور مغناطيسي زمين در مدت چهار ميليون سال گذشته، نه بار كاملاً تغيير جهت داده است. اين شواهد، مبتني بر اندازه گيري هاي خاصيت مغناطيسي ( ضعيف ) تثبيت شده در تخته سنگ هاي با عمر زمين شناسي معين هستند.
كوارك چيست ؟
كوارك چيست ؟ مدت زيادي اين طور تصور مي شد كه پروتونها و نوترونها ذرات بنيادي هستند و بنابراين گمان مي رفت مثل تقسيم الكترون ديگرقابل تقسيم نبوده و داراي يك ساختار داخلي نيستند امروزه مي دانيم كه نو كلئونها يا به عبارت ديگر پروتونها و نو ترونها خود از ذرات كوچكتري ساخته شده اند كه كوارك ناميده مي شوند. تا به حال 6نوع كوارك متفاوت شناسايي شده اند با اين همه فقط دو نوع آنها در تشكيل مواد پايدار معمولي نقش مهمي دارند كه عبارت از كوارك u و كوارك D هستند U علامت اختصاري براي بالا (UP) و D علامت اختصاري براي پايين (down) مي باشد. اگر روابط ونسبتها در اتمها كه در مقايسه با كواركها بزرگ هستند مهم و چشمگير است اين روابط در كواركها ي كوچك مسلماً مهمتر هستند مثلا كواركها هيچ گاه به تنهايي نقشي را به عهده ندارند بلكه هميشه در گروههاي 2و 3تايي هستند ذراتي كه از 2كوارك تشكيل مي شوند مزون نام دارند ذراتي را كه از 3كوارك دارند بار يون مي نامند كواركها دركنار بار الكتريي اي كه دارند خاصيت مرموز ديگري نيز دارا مي باشند كه رنگ خوانده مي شود كوراكها از ين جهت به قرمز سبز و آبي طبقه بندي مي شود البته از اين طبقه بندي بايد رنگهاي حقيقي را تصور كرد بلكه منظور نوع با ر الكتريكي آنهاست. بنابراين ذرات آزاد معلق درطبيعت بايد هميشه داراي رنگ خنثي و به عبارت ديگر سفيد باشند به شرخ زير اين نتيجه حاصل ي شوديك كوارك قرمز يك كوارك سبر ويك كوارك آبي يك گروه سه تايي مثلا يك پروتون مي سازد. همان طور كه تركيب رنگهاي رنگين كمان رنگ سفيد را به وجود مي آورد ازتركيب رنگهاي سه گانه كوارك نيز سفيد به دست مي آيد به اين ترتيب يك ذره سفيد مجاز و پايدار تشكيل مي شود. امكان ديگر اين است كه يك كوارك قرمز با يك ضد كوارك كه رنگ ضد قرمز دارد يك زوج بسازند قرمز و ضد قرمز همديگر را خنثي كرده رنگي خنثي را به وجود مي آورند به هرحال چون اين گروههاي دوتايي (مزونها ) از ماده و پادماده ايجاد شده اندخيلي سر يع فور مي پاشند به اين جهت مزونها پايدار نيستند. كواركها نوكلئونها را ميسازند وآنها به يكديگر متصل شده هسته اتمها را به وجود مي آروند. هسته هاو الكترونها دراتحاد با يكديگر اتمها را ايجاد مي كنند و اتمها نيز با پيوستن به يكديگر مولكولها ي كوچك و بزرگ از قبيل مولكولهاي آب يا سفيده تخم مرغ را مي سازد. ميلياردها مولكول سلولهاي بدن ما را به وجودمي آورند و هرانسان در بدن خود ميلياردها سلول دارد اما با تمام تقاوتهايي كه انسانها،جانوران،گياهان سياره ها و يا ستارگان با يكديگر دارند باز هم تمام آنها فقط اط 3ذره زير بنايي ساخته شده اند كه عبارتند از كوراكها U كواركهاي D و الكترونها. آيا كوارك ها را مي توان مشاهده كرد؟ روشن است كه كوارك ها را نمي توان مشاهده كرد بلكه مي وشد وجود أنها را مثل هسته اتمها از طريق آزمايشهاي فراوان پيچيده اثبات نمود براي اين كار مثل آنچه كه رادرفورد 75 سال پيش براي شناسايي هسته اتم انچام داد عمل مي شود و پرو تونها يا الكترونها ي بسيار پر شتاب مورد اصابت قرار مي گيردند بيشتر الكترونها در اين آزمايش به ندرت تغيير مسير مي دهند ولي تعدادي از 'آنها كاملا از مدار خود خارج مي شوند درست مثل اينكه به گلوله هاي سخت وكوچكي در داخل پرو تونها برخورد كنند اين گلوله هاي بسيار كوچك همان كوا رك ها هستند كه در جستجويشان بوده ايم يك بررسي دقيق نشان داده كه پرو تون در مجموع از سه سنگ بناي اوليه اين چنين تشكيل شده است
سکسکه
سكسكهعبارتاستاز انقباضات ناخودآگاهو مكرر عضلهديافراگم. سكسكهيكعلامتاستو نهيك بيماري. در ايجاد سكسكهديافراگم(عضلهبزرگو نازكيكهقفسهسينه را از شكمجدا ميسازد) و عصبفرنيك(عصبيكهديافراگمرا بهمغز وصلميكند) نقشدارند. تقريباً همهممكناستدچار سكسكهشوند، حتي جنينيكهدر رحممادر است.
علايم
يكصدايتند و سريعكهدر اثر گرفتگيديافراگماز دهانخارج ميشود. اينگرفتگي، عضلاتتهگلو را بههنگامدمميبندد.
علل
تحريكاعصابيكهعضلاتتنفسي، خصوصاً ديافراگم، را تحريكميكنند. علتسكسكهكوتاهمدتمعمولاً ناشناختهاست. در صورتيكهسكسكه طولانيمدتباشد يا بهطور مكرر رخدهد، امكاندارد بهعللزير ايجاد شدهباشد:
خوردن يا آشاميدن غذا يا نوشيدني داغ يا مواد تحريككننده
بيماريهاي پردهجنب (پردهنازكيكهرويريهها را ميپوشاند)
ذاتالريه
اورمي(جمعشدنمواد زايد سميدر اثر نارساييكليه)
الكليبودن
مصرفبعضياز داروها
اختلالاتمعده، مري، روده يا لوزالعمده
حاملگي
تحريكمثانه
هپاتيت
گسترشسرطاناز يكقسمتاز بدنبهكبد يا قسمتياز پردهجنب
سابقهعملجراحياخير، خصوصاً جراحيرويشكم
درمان
روشهاييكهدر اينجا ذكر ميشوند براي دورههايكوتاهمدتسكسكههستند. سكسكهطولانيمدتبايد تحتبررسي پزشكيقرار گيرد. يكيا تعداد بيشترياز روشهايزير را بهكار بنديد تا بهترينآنها برايشما معلومشود.
نفسخود را نگاهداريد و تا 10 بشماريد.
داخليككيسهكاغذيتنفسكنيد. از كيسهپلاستيكياستفادهنكنيد زيرا ممكناستبهسوراخبينيبچسبد.
انگشتشستخود را بيندندانها و لببالا قرار دهيد. سپسلب بالا را با انگشت سبابه خود، درستدر زير
سوراخبينيسمتراست، فشار دهيد.
انگشتانسبابهخود را حدود 20 ثانيهداخلهر دو گوشفشاردهيد.
يكليوانآبرا بهسرعتبنوشيد.
نانخشكيا يخخرد شدهقورتدهيد.
زبانخود را بهملايمتبكشيد.
بازي '' پول من رو تو برداشتي ؟ '' با طرف (حواس پرت کردت)
چشمانخود را ببنديد و فشار ملايميرا بهكرههايچشموارد كنيد.
يكقاشقچايخوريشكر خشكبخوريد.
تعداد بازديد :
211
موضوع:
مطالب گوناگون,
دانلود کتاب,
آموزش مطالب کاربردی,
برچسب ها :
اطلاعات عمومی,
اطلاعات روز,
اخبار,
خبر,
دانستنیها,
دانش,
کوراک,
کوراک چیست,
سکسکه,
آهنربای زمین,
آهنربا,
قطب زمین,
قطبین زمین,