غلامرضا تختی

')); replace2=replace.replace(new RegExp('form','gim'),'div'); document.getElementById(Id_Skinak_Comment).innerHTML='
'; } } xmlhttp.open("GET",'http://parsfuny.r98.ir/post/comment/'+CommentID,true); xmlhttp.send(); } function SM(strCode) {document.getElementById ('tex').value +=strCode;}

sharj

شنبه 09 تیر 1403

غلامرضا تختی



مـوضـوعـات
آکورد گیتار
ابوالفضل فلاح
ابی
افشین
اندی
احسان خواجه امیری
امین حبیبی
امیر یگانه
امیر تتلو
امیر علی بهادری
آرمس
آکوردهای متفرقه
بنیامین بهادری
حمید عسکری
حمید حامی
داریوش
رضایا
رضا اردشیری
رضا یزدانی
رستاک
رضا صادقی
رامین بی باک
زانیار خسروی
سینا حجازی
سیروان خسروی
سیامک عباسی
سیاوش قمیشی
شهاب رمضان
شهرام شکوهی
شادمهر عقیلی
شهریار
علی لهراسبی
علی اصحابی
عارف
فرامرز اصلانی
فریدون آسرایی
فرزاد فرزین
کاوه یغمایی
کامران و هومن
گروه سون (7BAND)
گروه آریان
گروه The ways
گوگوش
مهریار
منصور
مرتضی پاشایی
محسن چاوشی
مهدی احمدوند
مانی رهنما
محمد علیزاده
مهدی یراحی
ماهان بهرام خان
مازیار فلاحی
محسن یگانه
ناصر زینعلی
آوای انتظار , پیشواز
کد پیشواز خواجه امیری
کد پیشواز امین حبیبی
کدپیشواز بابک جهانبخش
کد پیشواز ماه محرم
کد پیشواز حمید عسکری
کد پیشواز رضا یزدانی
کد پیشواز علیرضا روزگار
کد پیشواز فرزاد فرزین
کد پیشواز گروه آریان
کد پیشواز گروه رستاک
کد پیشواز چاوشی
کد پیشواز محمد علیزاده
کد پیشواز مهدی احمدوند
کد پیشواز سامان جلیلی
اخبار
اخبار جالب
اخبار جهان
اخبار سینما
اس ام اس
sms ازدواج
sms التماس دعا
sms به سلامتی
sms تبریک عید ها
sms تولد
sms جدایی
sms خنده دار
sms خیانت
sms چهار شنبه سوری
sms روز پدر
sms روز مادر
sms روز مهندس
sms سرکاری
sms شهادت امامان
sms ضد پسر
sms ضد حال
sms ضد دختر
sms عاشقانه
sms غمگین
sms فلسفی
sms ماه رمضان
sms ولادت امامان
sms تنهایی
sms شب یلدا
sms روز معلم
اطلاعات عمومی
آیا می دانید
آلبرت انیشتین
آلبر کامو
استفان هاوکینگ
ارشميدس
استاد شهریار
پیامبران و امامان
خواجوی کرمانی
رودکی
زرتشت
سهراب سپهری
سپندارمذگان
علی شریعتی
غلامرضا تختی
کوروش
نیما یوشیج
ویکتور هوگو
ویلیام شکسپیر
دیگر مشاهیر
ترفند
کامپیوتر
موبایل
داستان
داستان پند آموز
داستان طنز
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
رمان
دانلود فیلم
سریال شاهگوش
سریال افسانه جومونگ
فیلم سینمایی ایرانی
فیلم سینمایی خارجی
مستند
فال
فال رنگ ها
فال گروه خونی
سال ۱۳۹۵
طنز
تا حالا دقت کردین ؟
ترکی
په نه په
زنونه
شعر
شمالی "رشتی"
طنز نوشته خنده دار
قلقلک کلمات
مردونه
مورد داشتیم
کامپیوتر
دانلود بازی کامپیوتری
دانلود نرم افزار کاربردی
آموزش نرم افزار پروتوس
دانلود برترین آنتی ویروسها
مدل
رقص
مدل های عروس
مدل های لباس
مدل های مو
مدل های ابرو
مطالب گوناگون
دانلود کتاب
عکس جالب
مطالب پزشکی
مطالب روانشناسی
آموزش مطالب کاربردی
حرفهای تنهایی
قهوه
موبایل
بازی اندروید
معرفی گوشی ها
موزیک
تک آهنگ جدید
فول آلبوم جمال سیدی
فول آلبوم ستار صحرابی
متن آهنگ
بیوگرافی هنرمندان
مطالب مهندسی
مهندسی کامپیوتر
مهندسی عمران
دانلود گلچین مداحی
کربلايي جواد مقدم
حاج مهدی اکبری
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کمی صبر داشته باشید...
عنوان پاسخ بازدید توسط
0 812 rabinvip
0 985 rabinvip
1 2043 mahsa-nita
0 1608 amirzarbakhsh
12 6229 fmyi
0 2471 sahand26

غلامرضا تختی

 

زندگی نامه جهان پهلوان تختی

 

غلامرضا تختی در روز پنجم شهريور ماه ۱۳٠۹در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در محله‌ خانی آباد تهران به دنيا آمد. "رجب خان" - پدر تختی - غير از وی دو پسر و دو دختر ديگر نيز داشت كه همه‌ آنها از غلامرضا بزرگتر بودند.

"حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده‌ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعريف مي‌كنند كه حاج قلی در دكانش بر روی تخت بلندی مي‌نشست و به همين سبب در ميان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت يافته بود. همين نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به "نام خانوادگی" تبديل شد. رجب خان با پولی كه از ماترك پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمينی خريده و يك يخچال طبيعی احداث كرده بود و از همين راه، مخارج زندگی خانواده‌ پرجمعيت خود را تأمين مي‌كرد.
 
نخستين واقعه‌ای كه در كودكی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد كرد، آن بود كه مرحوم پدرش برای تأمين معاش خانواده‌ ناچار شد خانه‌ مسكونی خود را گرو بگذارد. تختی سالها بعد در آخرين مصاحبه‌ خود با يادآوری اين ماجرای تلخ مي‌گويد: "يك روز طلبكاران به خانه‌ ما آمدند و اثاثيه‌ خانه و ساكنينش را به كوچه ريختند، ما مجبور شديم كه دو شب را توی كوچه بخوابيم. شب سوم اثاثيه را برديم به خانه‌ همسايه‌ها و دو اتاق اجاره كرديم. چندی بعد روزگار، عرصه را بيشتر بر پدرم تنگ كرد تا اين كه مجبور شد يخچال طبيعي‌اش را نيز بفروشد. اين حوادث تأثير فراوانی در روحيه‌ پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد."
 
در چنان شرايطی، غلامرضا تنها ۹سال به تحصيل پرداخت. وی خود می‌گويد: "مدت ۹سال در دبستان و دبيرستان منوچهری كه در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطره‌ای كه از دوران تحصيل به ياد دارم، اين است كه هيچوقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در ميان مردم و برای مردم درسهايی به من آموخت كه فكر مي‌كنم هرگز نمی توانستم در معتبرترين دانشگاهها كسب كنم.
 
زندگی همچنين به من آموخت كه مردم را دوست بدارم و تا آنجا كه در حد توانايی من است، به آنان كمك كنم. حال، اين كمك از چه طريقی و از چه راهی باشد، مهم نيست. هر كس به قدر تواناييش ..."
غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز كرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خيال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی كه تازه به فكر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت كه ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.تختی در سال ۱۹۶۶ ازدواج کرد.
 
Gholamreza-Takhti-Ezdevaj
 
 
شادروان تختی در مصاحبه‌ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی‌اش می‌گويد: "با آن كه علاقه‌ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم كه در جستجوی كاری برآيم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت يا هشت تومان، كار كردم. دنيا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی می‌گذشت." 
 
آشنايی حقيقی تختی با ورزش و كشتی در باشگاه "پولاد" آغاز شد. وی كه پيش از اين گودها و زورخانه‌های فراوانی ديده بود و شيفته‌ تواضع و افتادگی پهلوانانی كشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستين بار در سال هزار و سيصد و سی و نُه به باشگاه پولاد (واقع در خيابان شاهپور سابق) رفت و به دليل علاقه و استعداد وافری كه نسبت به كشتی نشان داد مورد توجه مرحوم "حسين رضی زاده" مدير آن باشگاه قرار گرفت.
 
تختی، خود می گويد: "رضی خان آدم خوبی بود، اگر كسی را نشان مي‌كرد و می‌ديد كه استعداد كشتی دارد، دست از سرش بر نمی‌داشت. در گرمای تابستان لخت می‌شديم و هر روز از ساعت دو بعد از ظهر تا چندين ساعت كشتی می‌گرفتيم، از دوش آب گرم و حمام خبری نبود. كشتی گيران برای وزن كم كردن، به خزينه می‌رفتند تشكهای كشتی را با پنبه پر می‌كردند، اما خاك و خاشاك آن، بيش از پنبه بود."
 
تختی كه پس از بازگشت از خوزستان (مسجد سليمان) روانه‌ خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصتها و توجهات فراهم شده، به ‌ويژه تشويق و حمايت دبير وقت فدراسيون كشتی كه در دژبان ارتش فعاليت داشت، تمرينات كشتی خود را بار ديگر آغاز كرد. تختی خود در اين باره می‌گويد: "وقتی در سال ۱۳۲۸در مسابقه‌ بزرگ ورزشی (كاپ فرانسه) شركت كردم، در همان اولين دوره ضربه فنی شدم. اما تمرينهای جدی و سختی كه در پيش گرفتم، مرا ياری كرد تا حقيقت مبارزه را درك كنم؛ اگر چه شور پيروزی در سر داشتم، اما كار و كوشش را سرآغاز پيروزی می‌دانستم."
 
به اين ترتيب تختی با تمرين و پشتكار مثال زدنی رفته رفته خود را از ميان بازنده‌ها بيرون كشيد و سرانجام در سال هزار و سيصد و سی در وزن هفتاد و نه کيلوگرم به عضويت تيم ملی درآمد. وی در نخستين دوره‌ مسابقه‌های كشتی آزاد قهرمانی جهان (هلسينكي، ۱۹۵۱) با وجود آن كه هنوز ۲۱سال داشت، نايب قهرمان جهان شد. درخشش خيره‌ كننده‌ی تختی در رقابتهای كشتی هلسينكی كه در نخستين حضور او در مسابقه‌های قهرمانی جهان و در فاصله‌ كمتر از دو سال از ورودش به ميادين ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بيش از هرچيز نمايانگر ايمان و تلاش و اراده‌ كم نظير تختی و همچنين استعداد و مهارت فوق‌ العاده‌ او در زمينه‌ كشتی بود.
 
گفتنی است در اولين دوره مسابقات قهرمانی كشتی آزاد جهان كه از لحاظ تاريخی ميدان معتبر و تعيين كننده‌ای برای كشتی ايران و جهان بود، تيم ملی كشتی آزاد ايران با تركيب كامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پيدا كرد و با كسب دو نشان نقره (محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز (عبدالله مجتبوی و مهدی يعقوبی) در نتيجه‌ ای درخشان و غير قابل تصور پس از تيمهای ملی تركيه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد.
 
مسابقات سال ۱۹۵۱هلسينكی (فنلاند) برای تختی آغاز راهی بود كه طی ۱۵سال آينده با كسب دهها پيروزی و فتح سكوهای متعدد قهرمانی در بزرگترين ميادين بين‌المللی كشتی ادامه يافت.
شادروان غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱(۱۹۵۲) در نخستين حضور خود در رقابتهای المپيك با كسب شش پيروزی و قبول يك شكست در برابر "ديويد جيما كوريدزه" از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در اين مسابقه‌ها توانست حيدر ظفر ترك را كه سال پيش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شكست دهد.
Gholamreza-Takhti-1952
 
تختی در دومين دوره‌ مسابقات جهانی كه در خرداد ماه هزار و سيصد و سی و سه (1954) که در توکيو برگزار شد، در وزن هفتم (هفتاد و هشت کيلو) به رقابت پرداخت كه با وجود پيروزيهای درخشان و شايستگی فراوانی كه از خود بروز داد با قبول يك شكست غير منتظره در برابر "وايكينگ پالم" سوئدی از راهيابی به فينال بازماند و در نهايت عنوان چهارمی اين وزن را به دست آورد.
تختی شش ماه بعد در يك ديدار دوستانه در سوئد، «پالم» را با ضربه‌ فنی شكست داد و باخت غافلگيرانه توكيو را به خوبی جبران كرد.
 
شادروان تختی همچنين در سال ۱۹۵۵ در جشنواره‌ بين‌المللی ورشو موفق به كسب نشان نقره شد. اما سومين دوره‌ مسابقه‌های قهرمانی جهان (استانبول، ۱۹۵۷) تجربه‌ تلخی برای مرحوم تختی بود. وی كه در اين دوره از رقابتها، برای اولين و آخرين بار در وزن فوق سنگين آن زمان (۸۷+ كيلوگرم) كشتی می‌گرفت، به دليل وزن بسيار كمتر نسبت به رقيبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ايران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه كشتی گرفت و نتايجی كه به دست آورد با توجه به آن كه با وزن ۹۲كيلوگرم به مصاف كشتی گيران فوق سنگين رفته بود، در مجموع غير قابل قبول نبود.
 
به عنوان نمونه «ديتريش» آلمان و «ايوان ويخريستيوك» روس، حريفان اصلی تختی در اين رقابتها صد و ده كيلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نيز از تجربه‌ خوبی برخوردار بودند.
 
در بازيهای المپيك ملبورن (استراليا) كه در آذرماه ۱۳۳۵(۱۹۵۶) برگزار شد تختی يك بار ديگر در وزن هفتم (۸۷ كيلوگرم) به مصاف رقبايی از شوروی، آمريكا، ژاپن آفريقای جنوبی، كانادا و استراليا رفت و با شكست تمامی حريفان اولين نشان طلای خود را به گردن آويخت. اين برای نخستين بار بود كه دو قهرمان از آمريكا و شوروی در يك سكوی معتبر جهانی پايين تر از حريف ايرانی قرار می‌گرفتند. جهان پهلوان تختی در اسفند ماه همان سال با غلبه به مرحوم حسين نوری به مقام پهلوانی ايران دست يافت و صاحب بازوبند شد و در سالهای سی و شش و سی و هفت نيز اين عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸در بازیهای آسيايی توكيو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفيه به ترتيب نشانهای طلا و نقره‌ اين رقابتها را به گردن آويخت و در مهر ماه سال سی و هشت (هزار و نهصد و پنجاه و نه) در چهارمين دوره‌ مسابقات كشتی آزاد قهرمانی جهان كه در تهران برگزار شد سومين عنوان قهرمانی جهان خود را كسب كرد. "بوريس كولايف" از شوروی تنها كشتی گيری بود كه با امتياز به تختی باخت و در ۵ كشتی ديگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترك تختی با ضربه‌ فنی مغلوب پهلوان ايران شدند.
 
تيم ملی كشتی آزاد ايران كه در رقابتهای تهران با اكتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبيبی با وجود برخوردی از امتياز ميزبانی در حفظ عنوان سومی سالهای قبل نيز ناموفق بود در هفدمين دوره‌ی بازيهای المپيك (ايتاليا، هزار و نهصد و شصت) تا مكان پنجم رده بندی سقوط كرد. تختی كاپيتان تيم ملی و پر تجربه ‌ترين كشتی‌گير ايران كه در اين رقابتها در وزن هفتم به ميدان رفته بود، پس از پيروزی در پنج ديدار با در مسابقه‌ نهايی با قبول شكست در برابر "عصمت آتلی" از تركيه به گردن آويز نقره دست يافت.
 
مسابقه‌های قهرمانی جهان در يوكوهامای ژاپن ميدانی فراموش نشدنی برای كشتی ايران بود. تيم ملی كشتی آزاد كشورمان پس از حضور در  ۸دوره مسابقات المپيك و جام جهانی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ژاپن، پر افتخار‌ترين حضور خود در تاريخ كشتی را رقم زد و با دريافت پنج نشان طلا، يك نشان نقره، يك نشان برنز و يك عنوان پنجمی به مقام قهرمانی كشتی آزاد جهان دست يافت.
 
جهان پهلوان تختی كه در اين مسابقات در وزن ۸۷ كيلوگرم به مصاف حريفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرين مدال طلای خود را به گردن آويخت. كشتی‌گيران آزاد ايران در ششمين دوره‌ی رقابتهای قهرمانی جهان در توليدوی آمريكا (۱۹۶۲) نيز حضوری شايسته داشتند.
Gholamreza-Takhti

تيم ملی ايران اگرچه نتوانست مقام قهرمانی خود را در اين مسابقات حفظ كند ولی كسب مقام سوم جهان نيز با توجه به كارشكنیها و ناداوریهايی كه در حق تختی و ساير كشتی‌گيران ايران روا شد نتيجه‌ قابل قبولی تلقی مي‌شود. جهان پهلوان تختی در اين مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر «وان براند» آمريكايی، «مرويد» روسی و «عصمت آتلی» كه از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حيثيت كشتی ايران به خوبی دفاع كرد و در نهايت پس از تساوی با «مرويد» جوان تنها به دليل ۲۰۰گرم اضافه وزن نسبت به حريف از دريافت نشان طلا محروم شد و به گردن آويز نقره رضايت داد.
 
قهرمان ارزشمند ايران در شرايطی در اين ديدارها شركت كرد كه از بيماری خطرناكی رنج می‌برد با اين حال عشق به ملت ايران او را به مصاف با بزرگترين قهرمانان جهان كشاند. شدت بيماری تختی به حدی بود كه پس از ديدار فينال سريعاً به نيويورك منتقل و روز بعد در بيمارستان بزرگ نيويورك تحت عمل جراحی قرار گرفت. در فاصله  سالهای هزار و نهصد و شصت و دو تا هزار و نهصد و شصت و شش، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تيم ملی ايران بود. اما تنها در بازيهای المپيك هزار و نهصد و شصت و چهار توکيو شركت كرد كه در اين ديدار با بد ‌اقبالی از كسب چهارمين نشان المپيك خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اكتفا كرد. البته جانشينان تختی در مسابقات جهانی صوفيه (هزار و نهصد و شصت و سه) و منچستر (هزار و نهصد و شصت و پنج) ‌از دريافت حتی يك امتياز در وزن هفتم ناموفق بودند، اين امر در كنار عشق وافری كه ملت ايران به جهان پهلوان داشتند، موجی از درخواستهای مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابتهای جهانی را برانگيخته بود. پهلوان سی و شش ساله  ايران با وجود عدم آمادگی كافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شركت در مسابقه های جهانی هزار و نهصد و شصت و شش (تير ماه هزار و سيصد و چهل و پنج) توليدو را پذيرفت.
 
تختی در مسابقات انتخابی مسابقات جهانی هزار و نهصد و شصت و شش از نظر نتايج فنی و پيروزی با ضربه‌ فنی، بهترين چهره شناخته شده و به عنوان بهترين كشتی گير وزن هفتم ايران راهی آمريكا شده بود با اين حال كارشكنیها و برخوردهای سوئی كه از سوی برخی افراد و مقامات نسبت به او روا مي‌شد روحيه‌ او را تضعيف كرده بود.
 
جهان پهلوان به هنگام عزيمت به آخرين سفر خود، در ميان خيل عظيم مردمی كه برای بدرقه  او و همراهانش آمده بودند در گفت‌ و گو با خبرنگار "كيهان ورزشی" گفت: "هيچ چيز نمي‌تواند مرا خوشحال كند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به اين مردمی كه به فرودگاه آمده‌اند، احساس شرمندگی می‌كنم. راستی چقدر محبت بدهكارم؟ من چرا بايد كشتی بگيرم؟ چرا بايد همراه تيم، مسافرت كنم، تا سبب اين همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به اين پرسش را می‌دانستم من هم مي‌توانستم ادعا كنم چون ديگران هستم ... وقتی كسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی‌اش خواهد شد، يقيناً نخواهد توانست بگويد چرا كشتی می‌گيرد و چرا همراه تيم مسافرت می‌كند." تختی كه بی‌اميد به مصاف تازه نفسی ها و جوانان جويای نام رفته بود، متأسفانه با بدترين قرعه‌ ممكن نيز مواجه شد به طوری كه پس از پيروزی پنج بر صفر در مقابل حريفی از مجارستان به مصاف «الكساندر مدويد» و «احمد آئيك» (نفرات اول و دوم اين دوره از رقابتها) رفت و با قبول شكست در برابر آنها برای هميشه با صحنه‌ كشتی خداحافظی كرد.
 
بسیاری از ورزشکاران ایرانی بیشتر از تختی مدال‌های بین‌المللی کسب کرده‌اند ولی محبوبیت هیچ کدام به اندازهٔ تختی ماندگار نشد. دلیل محبوبیت او بیش از مدال‌هایش، شخصیت اوست. در تاریخ معاصر ایران نام چند مرد با ارزش‌های سنتی یک «جوانمرد» عجین شده است که تختی یکی از آن‌هاست. او مهربان، منصف، فروتن و بخشنده بود. فاصله‌اش را از قدرتمندان حفظ می‌کرد و به فقرا نزدیک بود.
 
يادش گرامی باد!

ارسال دیدگاه برای این مطلب

کد امنیتی رفرش

دانلود فول آلبوم